مقاله-آشنایی-با-برخی-اصطلاحات

امروز تیم تحقیقاتی صدابرداران قصد دارد تا شما را با برخی اصطلاحات رایج صدابرداری آشنا نماید.

برای اولین قدم به مراحل کار روی وکال میپردازیم…

      برداشت و پردازش صدای خواننده کاری است که در اکثر پروژه ها بایستی انجام گیرد و نقطه اشتراک بسیاری از آنهاست در زیر اشاره به استودیوهای خانگی است که امکانات سخت افزاری برداشت صدا به یک میکروفون مناسب و یک اتاق سکوت خانگی محدود میشود و مثلا خبری از کامپرسور سخت افزاری نیست:

distortion-of-sound
مبانی موسیقی در صدابرداری

1-برداشت صدا: وکال را بدون هیچگونه افکت و به صورت Flat رکورد کنید. ( قبل از رکورد با توجه به جنس صدای خواننده شاید لازم باشد میکروفن را جابجاکنید تا مناسبترین نقطه را برای بهترین رکورد پیدا کنید.
2-حذف فرکانسهای غیر مفید و مضر: پس از رکورد صحیح وکال همه فرکانس های زیر100 هرتز و بالای 15000هرتز را Roll Off (قطع فرکانسهای ناحیه با شیب تند ) کنید.
3-اکوآلایز کردن: برای گرمتر شدن صدا بایستی برخی فرکانسها را تقویت کنید:
3a.برای خواننده مرد: فرکانس 160 هرتز را بین 2 تا 4دسی بل تقویت کنید.
3b. برای خواننده زن: فرکانس 320 هرتز را بین 2 تا 4 دسی بل تقویت کنید.

3c. اگر صدای وکال را با میکروفن مناسب و دراتاق سکوت برداشت کرده اید و دارایHiss (نویز سفید) نیست افزایش مختصری در محدوده 7 تا 8 کیلو هرتزباعث شفافیت بیشتر صدا خواهد شد.
3d.در منطقه Mid Range یعنی فرکانسهای بین 800 تا 5 کیلوهرتز تراکم فرکانسهای مهم و حساس در صداست و دستکاری کردن فرکانسها بایستی به نرمی و با دامنه کم انجام بشه چون تغییر ناشیانه موجب تغییر جنس صدا میشه که شاید همیشه مطلوب نباشه. اما دست کاری صحیح این منطقه می تونه حس زیبایی به وکال بده اما توصیه میشه که با پهنای باند نازک این کار رو انجام بدین.
4-کامپرس کردن: پس ازاکولایز یک کمپرسور نرم بر روی وکال اعمال کنید. توضیح اینکه چون کار کامپرسور تقویت سطح صداهای ضعیف و تضعیف سطح صداهای بیش از حد بلند است تنظیم آستانه تقویت و آستانه تضعیف و همچنین شیب تقویت و تضعیف آن بسیار مهم است و خود من در اولین تجربه ها با اعمال کامپرسور باعث تغییر محسوس (نامطلوب) در صدای وکال میشدم.
5-اعمال ریورب : آخرین مرحله است و همه آنرا میشناسند فقط مواظب باشید که تکرار زیاد با حجم زیاد برای سخنرانی به کار میره !!!! سعی کنید در استفاده از ریورب محتاط باشید.
انجام مراحل بالا در تمام کارها تقریبا اجباری است اما ممکن است هر سبکی افکتهای خاصی به وکال اعمال بشه.
نکته مهم دیگر اینکه شما در تصمیم گیری برای تنظیم اکوآلایزرها به صدایی می شنوید اعتماد میکنید پس مطمئن شوید که صدا را با مانیتور مناسب (Flat) میشنوید وگرنه بلایی که بر سر وکال میآورید جبران ناپذیر است.

* اصول ضبط لیدوکال با بک وکال کاملا متفاوته … برخلاف ضبط صدای بسیاری از سازها که مهندس صدا رو وادار به حرکت دادن مایکروفون بهمراه استند میکنه ضبط وکال از اصول خاص و خشکی تبعیت میکنه … در این پارت خود مایکروفون جایگاه ثابتی نسبت به سورس داره اما این دیافراگمه که بسته به خط وکال و ژانر موسیقی با تغییر زاویه و گاه کمی موقعیت عمودی نسبت به دهان مورد تنظیم قرار میگیره … در مورد سازها چون هربخش از ساز صدای خاصی رو تقدیم شنونده میکنه مایکروفون گذاری متفاوته … بطور مثال صدای گیتار در قسمت بریج و صدل با قسمت ساندهول و قسمت فرت بورد کاملا رنگهای متفاوتی رو ارائه میکنه … ولی در مورد وکال چون منبع صوت دهان هست و خصوصیات رزونانسی ساز رو نداره نیاز به جابجایی استند نیست . تنها برمبنای کپسول بکار رفته در مایکروفون باید فاصله پیشنهادی کمپانی رو از کپسول رعایت کرد که این فاصله بسته به انتخاب هریک از الگوهای قطبیت میکروفون متغیره . بطور مثال اگر در سبک راک خواننده پامپینگ بسیاری داشته باشه و مایکروفون تحمل SPL بالایی رو نداشته باشه دیافراگم حتی تا مقابل چشم خواننده بالا میاد و بعد یک زاویه 45 درجه میگیره و این در حالیه که 30 سانت فاصله دهان تا دیافراگم رعایت شده .

* نکته بعدی در مورد cut off کردن فرکانسهاست . پیشنهاد من بر مبنای اصول علمی اینه که اگه میکروفون شما فیلتر HPF داره حتما هنگام ضبط ازش استفاده کنین و اونو روی 80Hz بذارین تا رامبلها همراه وکال ضبط نشن و توازن فرکانسی رو تحت تاثیر قرار ندن … این امنیت بالاتری رو برای خط وکال نسبت به ایکوالایز و cut off بعد از ضبط وکال بهمراه میاره … در هنگام استفاده از تجهیزات حرفه ای آنالوگ برای ضبط وکال بطور مثال مایکروفون Neumann M149 Tube و چنل استیریپ AVALON vt-737sp با استفاده از الگوی Shelve اضافه کردن دوسه db در 15KHz و بعد اعمال پراسس داینامیک De’ESS بروی حدود 8KHz میتونین صدایی نرم اما با جزئیات بالا داشته باشین که بدور از هر هارشنسی هستش .

* هنگام نزدیک شدن به محدوده فرکانسی 160Hz بشدت مراقب اینترفر فرکانسی با هارمونیکهای نتهای باس باشین و همین طور هنگام کار در محدوده خطر 200~400 هرتز بشدت مادینس شدن صدا رو کنترل کنین … اگه مانیتور حرفه ای ندارین حتما از یک اسپکترام انالایزر هنگام ایکوالایز کردن استفاده کنین … جایی که گوش شک داره از چشم در میکس استفاده کنین .

* در صورت داشتن نویز سفید حتما از یک دینویزر استفاده کنین و بعد برای جبران از پردازنده داینامیک Exciter بهره بگیرید .

* کامپرس با ریت پایین یک اصل درسته اما در ضبط وکال سبکهایی مثل متال گاه مجبور میشین اینقدر ریت رو بالا ببرین که کار از کامپرس گذشته و به لیمیت میرسه . دقت داشته باشین که پردازش وکال نسبت به کل موزیک صورت میگیره و سازهای اصلی رو نباید فدای وکال کرد . گاه صدای وکالی که به تنهایی نامناسب شنیده میشه وقتی در دل موسیقی قرار میگیره تحسین همه رو نسبت به پردازش هنرمندانه مهندس میکس برانگیخته میکنه . ولی اصل همونه … ریت پایین هنگام ضبط !

* ریورب عنصر حیات بخش صداهایی که Close Miking ضبط شدن … همون قدر که میتونه حیات بخش باشه میتونه با استفاده ناصحیح شیرازه میکس رو از هم بپاشه … عدم داشتن علم و تسلط کافی بروی دانش Audio Reverbration میتونه فضای هر میکسی رو به سیرک تبدیل کنه ! جالبه بدونین در بسیاری از سبکهای موسیقی بر خلاف باور عمومی اصلا هیچ ریوربی روی وکال اعمال نمیشه … و باز جالبه بدونین در ذهن بسیاری از صدابرداران نامی جهان واژه ریورب جای خودش رو به امبینت داده . خلق فضا و عمق در موسیقی و تسلط به مبحث انعکاس چیزی فراتر از کلیک بروی preset یک پلاگین و send کردن صداها به اون باسه . اگه اهورامزدا بخواد بزودی مطالب آموزشی بسیار حرفه ای و جامعی رو پس از ترجمه و تایپ در این زمینه تقدیم عزیزان میکنم . البته اگه این پروژه های سنگین استودیویی امون بدن !

grafik-982-gui-123-audio-music-lab-2017-premium-en
صدابرداری و اصطلاحات

هام hum : صدایی که اصطلاحآ به آن (( هوا )) می گویند که به دلیل پایین بودن کیفیت ابزارهای صدابرداری به وجود می آید. البته هام می‌تواند کاربرد آمبیانس را هم داشته باشد. یعنی همیشه به عنوان یک صدای مزاحم خوانده نمی‌شود

نویز Noise : صدای (( ویز )) که در صورت وجود اشکال در یکی از لوازم صدابرداری شنیده می شود.

آمبیانس Ambience : صدای محیط. مثلا وقتی در خیابان قرار از صدا ضبط کنید. صدای ماشین‌ها و تمامی صداهایی که محیط را در برگرفته آمبیانس به حساب می‌آید.

ولوم میتر Volume Meter : هر وسیله ای که میزان بلندی صدا را نشان می دهد (منظور رقص نور نیست). در برنامه های مونتاژ قسمتی وجو دارد که موقع پخش صدا، با تغییر رنگ، مقدار بلندی صدا را نمایش میدهد.

دیستورت Distorted (صدای خراب): صدایی که بیش از اندازه قوی باشد و باعث شود نمایشگر میتر به آخرین درجه برسد. اولین شرط صدای خوب دیستورت نبودن آن است. وقتی صدایی دیستورت شود اصطلاحا به خر خر می‌افتد. برای درک این اصطلاح کافیست موسیقی‌ای پلی کنید و بعد صدای آنرا تا انتها بالا ببرید. وقتی اسپیکرتان توانایی پخش تمامی فرکانس ها را در آن ولوم مشخص نداشته باشد صدای موسیقی به صورت شفاف پخش نمی شود یعنی دیستورت می شود.

لول (Level) گیری: تنظیم قدرت صدا به نحوی که صدا دیستورت نباشد.
معمولا لول صدا را بر روی -12 دیسیبل تنظیم می کنند(چه صدابرداران در سر صحنه و چه تدوینگر یا صداگذار هنگام گرفتن خروجی فیلم). معمولا صدا وقتی از 0 دیسیبل به بالا می رود دیستورت می شود.

صدای مونو Mono : سیستم صدای یک باند که نسبتآ قدیمی است و بیشتر برای ضبط صداهای طبیعی (غیر از موسیقی و استودیویی) استفاده می شود مانند صدای انسان.

صدای استریو Stereo : سیستم صدای دو باند (باند چپ و راست) که تقریباً همه دستگاه ها با آن سازگاری دارند و در حال حاضر پرکاربردترین سیستم صوتی می باشد. در این سیستم هر کدام از باندها می توانند جدا کار کنند. به عنوان مثال یکی از آنها موسیقی پخش کند و دیگری صدای خواننده را. باندهای چپ و راست دقیقاً مثل هم هستند و فقط از لحاظ مکانی با هم فرق می کنند.

باند میکس Mix Channel : همان صدای استریو هست با این تفاوت که صدای هر دو باند یکی است.

گفتار Narration commentary : صدایی که روی تصویر و صحنه فیلم می آید (و گوینده اش دیده نمیشود) و صحنه را همراهی میکند. گفتار ممکن است شرح خود صحنه باشد و یا ربطی به تصویری که می بینیم نداشته باشد و موضوع دیگری غیراز واقعه روی پرده را بیان کند. به این اصطلاح «Voice-over» نیز گفته میشود.

صدای مستقیم Direct sound : صدای سرصحنه، صدابرداری از صحنه در حین و مقارن با فیلمبرداری.
به اصطلاح در سینمای صدای شاهد هم بدان می گویند.

صدای مغناطیسی Magnetic sound : صدایی که بر نوار مغناطیسی ضبط شده باشد مثل نوار ضبط صوت. موقع فیلمبرداری، صدا (شامل گفتگوها و سروصداها) جداگانه بر نوار ضبط میشود. این نوار بعداً با نوار موسیقی ترکیب (mix) میشود و در دستگاه «ترکیب کننده» (mixer) به صورت یک نوار تصویری، بر حاشیه فیلم ضبط میگردد و صورت صدای اپتیک را به خود می گیرد. در مواردی یک حاشیه و مغزی باریک نوار مغناطیسی در کناره ی فیلم میدهند و صدا بر این حاشیه ضبط میگردد.

سروصداهای متفرقه Sound Effects : تمام صداهای فیلم به جز گفتگوها و موسیقی،سروصداهای مختلف (صدای پا،موتور اتومبیل، ریزش آب، غرش هواپیما و غیره).

بوم Boom : دسته بلندی که میکروفن صدابرداری را موقع فیلمبرداری بر سر آن نصب می کنند و خارج از حوزه دید دوربین بالای سر هنرپیشه ها نگاه میدارند و همراه با حرکت آنان این طرف و آنطرف میبرند.

rain coat رین کت: همان پارچه پشمی هست که روی میکروفنی که بر بوم نصب شده قرار می گیرد و از برخورد باران با میکزوفن جلوگیری می کند . همچنین صدای باد و هام های اضافی را می‌گیرد.

گردآورنده : تیم تحقیقاتی صدابرداران

جستجوی کاربران برای این مطلب:

4 دیدگاه برای “اصطلاحات صدابرداری”

  1. سلام ? خیلی ممنون از مطالبتون واقعا عالی و کاربردی هستند!فقط اینکه برخی اصطلاحاتی که داخل این مقاله استفاده کردید خیلی سنگینه و اگه امکانش هست توضیح مختصری درباره هر کدوم بدید و اینکه برای ضبط وکال از چه نرم‌افزار استفاده کنیم؟؟؟ممنون

    • سلام روز شما بخیر نظر لطفتونه.
      حتما به زودی روی مقاله دایره المعارف صدا کار خواهیمکرد…
      وضمنا ضبط وکال بستگی به نرم افزار مورد استفاده شما داره اما عموما با نرم افزار کیوبیس در استودیو های حرفه ای در ایران کار میکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
مقایسه
صدابرداران مرجع تجهیزات آکوستیک